دشمنی داشتن. عداوت داشتن: همانا که کاوس بد کرده بود جهان آفرین را بیازرده بود که دیوی چنین بر سیاوش گماشت ندانم چه زآن بی گنه کینه داشت. فردوسی. چو خواهد ز دشمن کسی زینهار تو زنهارده باش و کینه مدار. فردوسی. آب زدند آسیای کام ز کینه کینه چه دارند کآسیا به کفاف است. خاقانی
دشمنی داشتن. عداوت داشتن: همانا که کاوس بد کرده بود جهان آفرین را بیازرده بود که دیوی چنین بر سیاوش گماشت ندانم چه زآن بی گنه کینه داشت. فردوسی. چو خواهد ز دشمن کسی زینهار تو زنهارده باش و کینه مدار. فردوسی. آب زدند آسیای کام ز کینه کینه چه دارند کآسیا به کفاف است. خاقانی